گزارههای تمدنی موجود در گلستان سعدی
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۶۸۰۵۳۱۷
گروه اجتماعی ــ عضو هیئت علمی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: همواره گزارههایی که در گلستان سعدی وجود دارد، نشاندهنده ناامنیهای مختلفی بوده که شاه در آن موقعیت قرار داشته است.
به گزارش ایکنا از خراسان رضوی، غلامرضا صدیق اورعی، عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد و استاد حوزهعلمیه، شامگاه گذشته 16 بهمنماه در نشست تخصصی «گزارههای تمدنی در گلستان سعدی» که در محل دفتر تبلیغات اسلامی خراسان رضوی برگزار شد، با بیان این مطلب اظهار کرد: اولین نکتهای که باید در این خصوص باید به آن اشاره داشت این است که اگر گلستان سعدی را یک و یا چندین بار بخوانیم حتما آنچه که در ذهن ما خواهد نشست، گزارش ناامنی سیاسی و اقتصادی است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی ادامه داد: آن قدر وضعیت اشخاص از جمله جان، مال، شغل و آبروی آنها در معرض نا امنیهای گوناگون قرار داشته که تمام مطالبی که نویسنده آورده در کتاب خود آورده، آمیخته به چنین گزارشهایی است.
صدیق اورعی گفت: البته اگر به نوع پردازش داستانها توجه کنیم، مشخص میشود که نویسنده حواسش به این موضوع بوده که واقعیت را به گونهای بگوید که منجر به این نشود که کتابش از بین برود و همواره تمام موقعیتهای اصلی اجتماعی زمان نیز مشمول این ناامنیها بوده است، به گونهای که شاهزادگان، وزیران، درباریان، لشکریان، رعیت و به نوعی همگی اینگونه احوالات نا امن را تجربه کردهاند.
این محقق حوزه علمیه و دانشگاه با اشاره به اینکه باب اول این کتاب در سیرت پادشاهان است، عنوان کرد: با توجه به اینکه پادشاه در جامعه رده اول محسوب میشده، به همین دلیل مطالب ابتدایی کتاب هم در خصوص آنها بیان شده است و اگر نویسنده چنین کاری را نمیکرد، کتابش موفق نمیشد و البته که دلیل دیگری که در این راستا حائز اهمیت بوده این است که بیشترین حرفها و نصایح نیز توسط حکومتها زده شده است.
وی ادامه داد: این در حالی است که هرچه جوامع توان اجتماعیشان کمتر باشد، نقش سیاسی آنها نیز کمرنگ تر خواهد بود. از این رو به دلیل اینکه شاه نیز در معرض نا امنی قرار داشته است اما این امکان وجود نداشته که سعدی در همان ابتدای کتاب و بدون مقدمه، نا امن بودن شاه را بیان کند و این نکته را به او تذکر دهد.
این پژوهشگر دینی در خصوص اولین جمله حکایت اول باب اول در گلستان سعدی، اظهار کرد: پادشاهی را شنیدم که به کشتن اسیدی اشارت کرد، بیچاره در آن حالت نوامیدی زبانی که داشت فکر به دشنام دادن گرفت و سقط گفتن، گفتند که دست از جان بشوید و هرچه در دل دارد بگوید. پادشاه میپرسد که منظورش چه بود و او میگوید که والکاظمین عنالغیظ، یعنی اینکه در این حالت او را ببخش.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی مشهد خاطرنشان کرد: در واقع این حکایت ظاهرا هیچ خطری را بیان نمیکند و نشان میدهد که یک پادشاه پیروز، اسیری را که نزد او آوردهاند را دستور داده که بکشند و البته آنقدر شرایطش قدرتمندانه است که میگوید او را ببخشند و تحت فشارهای روانی نباشد.
این محقق حوزه علمیه و دانشگاه بیان کرد: این حکایت همواره به صورت غیرمستقیم یادآوری میکند که جنگ بوده و در آن جنگ پادشاه پیروز بوده که اسیری را گرفته است، اما جنگ دو طرف دارد و آن، این است که اگر این شاه پیروز است، بدین معناست که روزی شکست یک شاه دیگر منجر شده که او پیروز شود، به همین دلیل از همان اول به صورت نرم قصد دارد که بگوید شاه هم در بستر نا امنی قرار داشته است.
جایگاه وزیر در گلستان سعدی
صدیق اورعی عنوان کرد: نکتهای که در اینجا وجود دارد گزارشی است در خصوص جایگاه وزیر در باب این حکایت که سعدی در این حکایت گفته «هر که شاه آن کند که او گوید، حیف باشد که جز نکو گوید»، بدین معنی که وزیر هنگامیکه کاملا مورد اعتماد شاه بوده، به جای عقل شاه نیز کار میکرده است.
وی گفت: هنگامیکه با نگاه تحلیل ساختاری و روش مردمشناسانه به این موضوع بنگریم و تعاملات و یا عملهای اجتماعی شاه با وزیر را در تمام گلستان جمعآوری کنیم، متوجه خواهیم شد که یکی از این عملها این است که شاه آنگونه کند که وزیر به او میگوید، البته گاهی هم شاه از وزیر متنفر میشود که در این صورت در این کتاب آمده است که «رو در هم کشید و به زندانش افکند یا وزیری معذور شد و به حلقه درویشان در آمد».
حکمت و قدرت یک کاسه نیستند
این محقق حوزه و دانشگاه اظهار کرد: عمل پادشاه با وزیر از یک طیف گستردهای برخوردار است که شامل عمل با آنچه او میگوید، مشورت کردن از او، نپذیرفتن سخن او و همچنین عزل کردن، شکنجه و در نهایت اعدام او میشود.
صدیق اورعی افزود: همه این موضوعات در گلستان گزارش شده، لذا شاه هم در شرایط ناامنی بوده و این باعث شده که حکمت و قدرت یک کاسه نشوند، در واقع یکی از موضوعات فلسفی سیاسی که ارسطو، افلاطون و حتی خواجه نظامالملک و غزالی نیز به آن توجه داشتند، همین مباحث حکمت و قدرت پادشاهان بوده است.
این پژوهشگر دینی خاطرنشان کرد: در واقع افلاطون و ارسطو قائل بودهاند که حکیم حاکم شود، اما این در حالی است که اگر این دو با یکدیگر تلفیق میشدند، آنها جمع این دو مقوله را در یک آدم میدیدند و در نهایت هم نتیجهگیری میکردند که حکیم حاکم شود.
وی عنوان کرد: خواجه نظامالملک در قرن پنجم به لحاظ تئوریک نمیتوانست، از این مسئله بگذرد و البته به دلیل اینکه نمیتوانست بگوید که به حکمت چه کاری داریم، گفت که حکمت و قدرت میتواند در آدمهای متعددی وجود داشته باشد و در آن صورت این افراد میتوانند با یکدیگر همکاری کنند و جلسه سیاستگذاری و یا به نوعی هیئت اندیشه ورز را ایجاد کنند.
این پژوهشگر دینی اضافه کرد: اما این در حالی است که سعدی بر این موضوع نقد دارد و میگوید که این موضوع شدنی نیست و برای اینکه نشان دهد شدنی نیست، در حکایت 15 آورده است که «وزیری معذور شد به حلقه درویشان در آمد، اثر مصاحبت آنها بر او اثر کرد و به جمعیت خاطر رسید» و در ادامه توضیح میدهد که حکیم باید به حکمت و ندیم نیز باید بر طبق میل پادشاه عمل کند که این دو عمل با یکدیگر در تضاد هستند. همواره در تصوف سعدی، همواره کمال صوفی همانا رسیدن به جمعیتخاطر است و در حکایتهای مختلفی نیز به این جمعیتخاطر اشاره شده است.
این محقق حوزه و دانشگاه عنوان کرد: همچنین گفته است که «تلون طبع پادشاهان بر حذر باید بودند که گاهی به سلامی برنجند و گاهی به دشنامی خلعت دهند»، «ظرافت بسیار هنر ندیمان و عیب حکیمان است»، با این وجود میتوان نتیجه گرفت که حکایتهای سعدی بر مقوله همکاری تاکید دارد و این بحث میتواند ثمربخش باشد.
صدیق اورعی بیان کرد: در واقع تلون طبع پادشان به هیچ عنوان قابل پیشبینی نیست و لذا پاداش دادن و تنبیه کردن آنها نیز قانونمند نبوده و سعدی میخواهد این احوالات ناامن پادشاه را در نقطه پیروزی او به او یادآوری کند که شاید یادش بیاید، جنگ، شکست و پیروزی هم وجود داشته و در در عین حال که به او تذکر میدهد برای اینکه ذهن او را از این موضوع منحرف کند و به موضوع دیگری او را متمرکز کند حکایت دو را بیان میکند.
وی ادامه داد: حکایت دوم این است که یک پادشاه خراسانی محمود غزنوی را خواب دیده که مرده و همه بدنش از بین رفته است اما چشمانش در کاسه سر بوده و میچرخیده، این خواب را برای هرکسی که نقل میکردند هیچکس نمیتوانسته آن را تعبیر کند تا اینکه درویشی آن را تعبیر میکند و میگوید که فرد مرده هنوز نگران است که ملکش با دیگران است، بدین منظور که به نوعی از دست دادن ملک و اموال میتواند با مرگ اتفاق افتد.
عضو هیئت علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه فردوسی گفت: حکایت سوم کتاب این است که پادشاهی بود که چند پسر داشت که یکی از آنها قد کوتاه و زیرک و دو پسر دیگر قد بلند بودند و این دو را بیشتر دوست داشت، روزی که پسر کوچکتر وارد جمعی شد و اعتراض کرد که بزرگی به عقل است نه به سال، درباریان این سخن او را پسندیدند، پادشاه خندید و برادران نیز ناراحت شدند. در همان روزها جنگی شد و لشکر چندین برابری به آنها حمله کردند و آن پسر کوتاه قد به جلوی لشکریان افتاد و با زیرکی خود باعث شد که آنها پیروز شوند و همین امر باعث شد که شاه او را به ولیعهدی انتخاب کند، اما برادران در غذای او سمی ریختند تا او را بکشند اما خواهرش او را از این قصد برادرانش آگاه کرد.
صدیق اورعی تاکید کرد: در این جا نکتهای که وجود دارد این است که چرا خواهر دختر شاهزاده طرفدار برادر جنگجو است و از او جانبداری کرد؟ به این دلیل که اگر شاه شکست میخورد زنان دربار به بردگی گرفته میشدند و براساس منافع و البته موقعیت خود، این کار را انجام داد.
این پزوهشگر دینی تصریح کرد: یکی از نکاتی که در شاهنامه و حتی در پشدادیان پررنگ است و در گلستان سعدی هم به آن اشاره شده این است که اگر بین شاهزادهها دعوایی صورت میگرفته، مقصران باید در ایالتهای مرزی به عنوان شاه انتخاب میشدند.
شاه نرمخوی
وی عنوان کرد: یکی از نکات دیگر هم این است که شاهزاده فرزند شاه است و در این کتاب هم آمده که چون سعدی تجربه زمان زندگیاش این نیست که شاهان موسس را دیده باشد، بلکه افرادی که صرفا شاه بودند و حتما هم جنگآور نبودند را تجربه کرده است، لذا نگاه سعدی در کتاب گلستان خود، این است که شاه نرم خوی، خوب است اما در حالی که در بوستان سعدی بحث نرم خو بودن پادشاهان به منظور عدل آمده است.
این پژوهشگر دینی گفت: با توجه به اینکه بیش از 30 کتاب را در خصوص نکات ساختاری در بعد اقتصادی زمان گذشته مطالعه داشتهام و در راستای پایاننامه دانشگاهیام هم محوریت پسانداز داشت و من به دنبال این بودم که توصیه ادیبان در خصوص پسانداز چه بوده، هیچ کتابی را پیدا نکردم اما با مشورتی که با چند تن از اساتید ادبیات دانشگاه فردوسی داشتم آنها میگفتند که ادیبان همیشه بر امر بخشش سفارش داشتهاند.
صدیقاورعی تاکید کرد: سعدی یادآوری میکند که رعیت اگر مورد لطف قرار گیرند، پایه حکومت استوار میشود، بنابراین سعدی بر روی بحث بخشش نیز تاکید فراوانی دارد.
وی خاطرنشان کرد: با این وجود میتوان نتیجه گرفت که نا امنی، پادشاهان را به مخاطره میانداخته و در این ناامنیها، زنان درباری بسیار حساس بودند و دائما به دنبال راهی بودند که با کسی حکومت را حفظ میکند در ارتباط باشند.
این پژوهشگر دینی بیان کرد: نکته بعدی هم این است که پادشاه ممکن بود که خراج را افزایش بدهد و سقوط کند و دیگر به سربازان توجه نکند و آن روزی که باید، دیگر سربازان به کمک پادشاه نیایند و در نتیجه باز شکست را به خود خواهد دید. بدین منظور که بدرفتاری به پادشاهان و همچنین بدرفتاری به رعیت موجب سقوط آنها میشده است.
صدیقاورعی اظهار کرد: همواره سعدی معتقد است که حکیمان نمیتوانند با حاکمان همکاری کنند و به دلیل شرایط و روابط ساختاری حاکمان است که آنها تابع حکمت نمیشوند و دائما هم احوالشان در حال تغییر است.
وی با بیان اینکه وزیران هم که در نا امنی بودند، عنوان کرد: جایگاه وزیر با غلام را در روایت گلستان سعدی بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که تمام اعمال اجتماعی که شاه نسبت به وزیر انجام داد، مانند مشورت کردن، عزل کردن، زدن، کشتن و... همه این کارها را با غلامان نیز انجام میدادهاند.
این پژوهشگر و محقق حوزه و دانشگاه بیان کرد: پادشاهان گلستان، غلامان را به عمارت میگماردند اما برای هیچ وزیری گزارش ندادند، اما غلام امیر میشود و وزیر امیر نمیشود. این بدین دلیل است که چون وزیران دانشمندان بومی هستند و بر همین اساس، این دانشمندان بومی را به وزارت میگماردند اما به او اعتماد نداشتند که او را به عنوان امیر انتخاب کنند.
باب دوم گلستان؛ احوال درویشان
وی در خصوص باب دوم گلستان بیان کرد: باب دوم گلستان سعدی در احوال درویشان است. در احوال درویشان مهمترین نکتهای که سعدی گفته است این است که تعریفی از صوفی ارائه داده و صوفی کسی است که در جمع شرکت میکند تا به جمعیت خاطر دست پیدا کند.
صدیق اورعی افزود: پیدایش صوفیان جعلی یک اتفاق اجتماعی است که در آن زمان رخ میداده و سعدی هم در چنیدن حکایت سعی میکند که اینها را روشن کند و برخی بحثهای صوفیانه و فقهی هم بیاورد و در نهایت با گفتن حرفهایی بر علیه صوفی نماها، آنها را از یکدیگر جدا کند.
عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد گفت: در مشی صوفیانه موردنظر سعدی اینگونه است که انسانی میتواند به خاطر جمعی برسد که وابستگی به این چهار طبقه نیاز از جمله نیاز به غذا، سر پناه، حضور دوستان و احترام دیگران را دیگر نداشته باشد و به حداقل برساند.
صدیق اورعی بیان کرد: با این وجود میتوان گفت که در واقع نویسنده در پایان، این کتاب را به پادشاه هدیه کرده است تا ماندگار شود و نظر پادشاه را جلب کند و این در حالی است که تحلیل برخی از افراد این بوده که اگر فردی بنا داشته که کتابش ماندگار شود، باید آن را به پادشاه هدیه میداده است و اگر مورد پسند آنها واقع میشد، در نهایت منجر به ماندگاری آن اثر نیز میشده است.
انتهای پیاممنبع: ایکنا
کلیدواژه: خبرگزاری قرآن ایکنا خراسان رضوی اجتماعی اورعی گلستان سعدی قرآن محقق حوزه و دانشگاه وجود می توان پژوهشگر دینی گلستان سعدی قرار داشته جمعیت خاطر محقق حوزه جایگاه وزیر حکمت و قدرت حوزه علمیه او می گوید نکته ای شاه پیروز باعث شد امنی ها نا امنی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iqna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۶۸۰۵۳۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تمرینات انفجاری«پادشاه» برای بازگشت!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین؛ حسن یزدانی که با هماهنگی کادر فنی در اردوی تیم ملی کشتی آزاد شرکت نکرده، این روزها در باشگاهی در زادگاهش جویبار بهشدت مشغول تمرینات بدنسازی و مرور فنون است تا بازگشتی باشکوه به میادین بینالمللی و بهطور اخص، تورنمنت حساس مجارستان داشته باشد.
به نقل از فرهیختگان بهگفته فیزیوتراپ حسن یزدانی، دامنه حرکتی کتف جراحیشده «پادشاه» بهطور صددرصدی برگشته و وی از نظر گردش کتف، هیچ محدودیتی ندارد. همچنین حسن یزدانی این روزها تمریناتی بسیار پرفشار و انفجاری را با وزنه انجام میدهد که شنیده شده او حداقل ۲۰ درصد بیشتر از روزهای پیش از عمل جراحی وزنه زده و تحمل فشار دارد.
یزدانی که تورنمنت بسیار پرفشار و رنکینگدار پولیاکایمره را در پیش خواهد داشت، طی تعطیلات اخیر در محل تمریناتش پذیرای تیم پزشکی و فیزیوتراپهایش هم بود تا زیرنظر آنها به تمرین بپردازد و پزشکان مستقیماً در جریان آخرین وضعیت آمادگی او قرار بگیرند. بهنظر میرسد یزدانی صددرصد به روزهای خوبش برگشته و بدون مشکل فیزیکی، مهیای درخشش در مجارستان شدهاست.
257 251
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902966